#فهمیدن_محرم
روایاتی که احیانا #مداحان و #روضهخوانان دوست ندارند که شیعیان از آن آگاه شوند:
«و من الفاظ الرسول(ص): “النیاحة من عمل الجاهلیة"؛ از فرمایشات پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) است که نوحهسرایی از اعمال دوران جاهلیت است.» (شیخ صدوق، من لا یحضره الفقهیه ۲۷۲-۲۷۱/ ۴، وسائل الشیعه ۲/۹۱۵ ، الحدائق الناضره ۴/۱۶۷ وجامع احادیث الشیعه ۳/۴۸۸، روضة المتقين في شرح من لايحضره الفقيه، ج۱۳، ص۵. بحار الانوار ۸۲/۱۰۳)
پیامبر اکرم(ص): « …. و انی نهیتکم عن النوح و العویل»: و من شما را از #نوحهخوانی و #شیون و واویلا کردن، نهی می کنم./جامع احادیث الشیعه ۳/۳۷۲
حضرت رسول(ص): «و انی نهیت عن النوح و عن صوتین احمقین فاجرین صوت عند نعمة لهو و مزامیر شیطان و صوت عند المصیبة خمش وجوه و شق جیوب ورنة الشیطان»: من از نوحهخوانی و دو آواز احمقانهی فاجر شما را نهی می کنم؛ آواز هنگام خوشی و شادی که آواز شیطان است و آواز هنگام مصیبت که همراه با زدن و خراشیدن صورت و چاک کردن گریبان است وآواز شیطان است. (مستدرک الوسائل ۱/۱۴۵ و جامع احادیث الشیعه ۳/۴۸۶)
پيامبر اكرم(صلوات الله عليه)مي فرمايند: «پس از مرگ من هرگز صورت نخراشيد، موي خود را پريشان نسازيد، داد و فرياد نكنيد و مجلسي كه همراه داد و فرياد است نداشته باشيد.»/شيخ حر عاملي، وسايل الشيعه، ج۲، ص ۹۱۵.
امیرالمؤمنین علی(ع) در نامهای به رفاعة بن شداد: «و ایاک و النوح علی المیت ببلد یکون لک به سلطان»: تو را بر حذر میدارم که در شهری که حاکم آن هستی، بر مردهای نوحه شود. (مستدرک الوسائل ۱/۱۴۴ و جامع احادیث الشیعه ۱/۱۴۴ و البحار ۸۲/۱۰۱)
علی(ع): «ثلاث من اعمال الجاهلیة لا یزال فیها الناس حتی تقوم الساعة: الاستسقاء باالنجوم و الطعن فی الانساب و النیاحة على الموتى »: سه چیز از اعمال جاهلیت است که همیشه مردم تا قیامت به آنها مبتلا هستند؛ طلب باران با ستارگان، طعنه زدن در نسب و نوحهخوانی بر مردگان. (۱/۱۴۳/۱۴۴،جامع احادیث الشیعه ۳/۴۸۸، بحار الانوار ۸۲/۱۰۱)
امام حسین(ع) در شب عاشورا خطاب به حضرت زینب(س): «در عزای من گریبان پاره نكن، به سر و صورت خود نزن، صدایت را بلند نكن و صبور باش.»/ بحارالأنوار، ج ۴۵، ص ۲
امام صادق(ع): «لا یصلح الصیاح على المیت و لا ینبغى ولکن الناس لایعرفون»: داد و فریاد زدن بر شخص مرده جایز و شایسته نیست و لکن مردم نمی دانند.(کافی ۳/۲۲۶،الوافى ۱۳/۸۸،وسائل الشیعه ۲/۹۱۶، جامع احادیث الشیعه ۳/۴۸۳)
امام صادق: «لا ینبغى الصیاح على المیت و لا تشق الثیاب»؛ شیون و زاری کردن و پاره نمودن لباس بر میت شایسته نیست.(کافی ۳/۲۲۵، ذکری الشیعه ۷۲، الوافى ۱۳/۸۸، وسائل الشیعه ۳/۹۱۴، ۴/۳۶۹، جامع احادیث الشیعه ۳/۴۸۳)
امام صادق(عليه السلام) مي فرمايند: «رسول خدا از فرياد كشيدن و داد كشيدن و نوحه سرايي كردن و بلكه از گوش دادن به آن در مصيبت ها منع كردند»./شيخ حر عاملي، وسايل الشيعه، ج۲، ص ۹۱۵.
محمد بن مکی عاملی ملقب به شهید اول: «شیخ در المبسوط و ابن حمزه، نوحهخوانی را تحریم کرده اند و شیخ ادعا کرده که نوحهخوانی به اجماع ـ شیعیان ـ حرام است».(الذکری/۷۲ و بحار ۸۲/۱۰۷)
آیت الله محمدحسین شیرازی: «لیکن از شیخ طوسی در المبسوط و ابن حمزه ثابت است که #نوحهخوانی را مطلقاً حرام دانسته اند».(۱۵/۲۵۳)
آیت الله محمدحسین شیرازی: «در جواهر ادعا شده که به سر و صورت زدن و شیون و واویلا نمودن قطعا حرام است»./ الفقه ۱۵/۲۶۰
محقق حلی: شیخطوسی به دلیل اجماع میگوید: گرفتن مجلس عزا مکروه است؛ چون از هیچ یک از ائمه ثابت نشده که به خاطر عزاداری جلسه گرفته باشند. لذا مجلس عزاداری با سنت و راه و روش سلف مخالف است/ المعتبر ۹۴
امام باقر (ع) مي فرمايند: «شديدترين مرتبه جزع، عبارت است از فرياد همراه با واي كردن، مضروب ساختن صورت و سينه، كندن موي از پيشاني و هركس گريه كند و فرياد بزند، صبر و شكيبايي را رها كرده و در غير آن راه قرار گرفته است.»/شيخ حر عاملي، وسايل الشيعه، ج۲، ص ۹۱۵.
? پاسخ به شبهه?
✅نکته اول:
در مرحله اول باید ثابت کرد که اصل نوحه خوانی و گریه کردن مورد تایید قرآن است و بعد به سراغ روایات برویم
حضرت یعقوب (علیه السللام) بعد از فراق فرزندش آن قدر محزون بود و گریه می کرد که چشمانش سفید شد و به تعبیر فرزندانش، نزدیک بود خود را هلاک کند:
( قالَ یا أَسَفی عَلی یوسُفَ وَ ابْیضَّتْ عَیناهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ کَظیمٌ) ؛(یوسف آیه ۸۴)
و گفت: « اى دردا و اندوها بر یوسف » و چشمان او از اندوه سفید شد، اما خشم خود را فرو می برد (و هرگز کفران نمی کرد)
(قالُوا تَاللَّهِ تَفْتَؤُا تَذْکُرُ یوسُفَ حَتَّی تَکُونَ حَرَضاً أَوْ تَکُونَ مِنَ الْهالِکینَ)؛(یوسف آیه ۸۵)
گفتند: «به خدا تو آن قدر یاد یوسف می کنی تا در آستانه مرگ قرار گیری، یا هلاک گردی!
اگر پیامبر خدا در غم فراق و دوری فرزندش چنین بیتابی کرده و ناله سر می داده ،پس چه اشکالی دارد شیعیان هم در غم کشته شدن امامشان نوحه بخوانند و گریه کنند ؟
در آیه ای دیگر از قرآن می خوانیم :
لا یُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَنْ ظُلِمَ (نساء آیه ۱۴۸)-
خداوند دوست ندارد کسى با سخنان خود، بدیهای (دیگران) را اظهار کند؛ مگر آن کس که مورد ستم واقع شده باشد. خداوند، شنوا و داناست
این آیه به صراحت می فرماید:
کسی که به حقش تعدی شده است می تواند به پا خیزد حقش را مطالبه کند
حال چه اشکال دارد که شیعیان با نوحه و روضه خوانی به افشای جنایات یزید و یزیدیان بپردازند
نکته دوم:
ادر این جا به بررسی معنای روایاتی می پردازیم که می فرمایند” نوحه سرائی از اعمال دوران جاهلیت است”
ظاهر این حدیث اشاره به اعمال باطلی است که در زمان جاهلیت مرسوم بود که وقتی کسی از دنیا می رفت زنان نوحه گر را دعوت مى کردند که با آهنگ هاى مخصوص خود و اشعار پر از دورغ و فریب بر مرگ او نوحه سرایى کنند و یک عزاى ساختگى و قلابى برپا سازند.
و اما معناى دیگرى که شاید منظور این حدیث باشد این است که در برابر حوادث سخت و پیچیده و مشکلات زندگى فردى و اجتماعى نوحه گرى و ناله کردن بیهوده است و باید با عقل و استقامت مشکلات را حل کرد(۳)
ضمن این که در احادیث زیادی در کتب شیعیان و اهل سنت داریم که به مشروعیت نوحه و عزاداری تصریح شده است.
✅به عنوان مثال به چند حدیث درباره مشروعیت گریه و نوحه در کتب اهل سنت اشاره می کنیم
مر رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم بدار من دور الأنصار من بنى عبد الأشهل وبنى ظفر فسمع البکاء والنوائح على قتلاهم فذرفت عینا رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم فبکى ثم قال لکن حمزه لا بواکی له فلما رجع سعد بن معاذ وأسید بن حضیر إلى دار بنى عبد الأشهل أمرا نساءهم أن یتحزمن ثم یذهبن فیبکین على عم رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم
رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم از کنار خانه هایی از أنصار (بنى عبد الأشهل وبنى ظفر) عبور میکردند که صدای بکاء و نوحه بر کشتگان خودشان را شنیدند. چشمان رسول خدا صلى الله علیه و آله وسلم پر از اشک شد و فرمود: عمویم حمزه گریه کن ندارد. و چون سعد بن معاذ و أسید بن حضیر به خانه های بنى عبد الأشهل بازگشتند زنانشان را أمر کردند تا غم و اندوه خود را در سینه ها حبس کنند و ابتدا برای عموی رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم عزاداری کنند(۴)
حاکم هم در مستدرک میگوید:
عن أبی وائل قال قیل لعمر بن الخطاب رضی الله عنه أن نسوه من بنی المغیره قد اجتمعن فی دار خالد بن الولید یبکین وإنا نکره أن یؤذینک فلو نهیتهن فقال عمر ما علیهن أن یهرقن من دموعهن سجلا أو سجلین ما لم یکن لقع ولا لقلقه یعنی باللقع اللطم وباللقلقه الصراخ
به عمر بن خطاب گفته شد: زنانی از بنی مغیره در خانه خالد بن ولید اجتماع کردهاند و گریه میکنند و از این اکراه داریم که موجب اذیت تو گردند اگر ممکن است آنها را از این کار نهی کن.
عمر گفت: چه اشکالی دارد چند قطره اشک بریزند البته مادامی که به ضربه به خود و فریاد نیانجامد.(۵)
حَدَّثَنَا أَبُو سَعِیدٍ الْأَشَجُّ حَدَّثَنَا أَبُو خَالِدٍ الْأَحْمَرُ حَدَّثَنَا رَزِینٌ قَالَ حَدَّثَتْنِی سَلْمَى قَالَتْ دَخَلْتُ عَلَى أُمِّ سَلَمَه وَهِیَ تَبْکِی فَقُلْتُ مَا یُبْکِیکِ قَالَتْ رَأَیْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ تَعْنِی فِی الْمَنَامِ وَعَلَى رَأْسِهِ وَلِحْیَتِهِ التُّرَابُ فَقُلْتُ مَا لَکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ شَهِدْتُ قَتْلَ الْحُسَیْنِ آنِفًا
سلمی میگوید: بر ام سلمه وارد شدم در حالی که ایشان گریه می کردند، عرضه داشتم چرا گریانید؟
ایشان فرمودند: رسول خدا را درخواب دیدم درحالی که موهای سر و محاسن ایشان خاک آلود بود، عرضه داشتم: یا رسول الله شما را چه شده است (چرا شما را به این حالت می بینم)؟
ایشان فرمودند: هم اکنون شاهد کشته شدن حسین بودم (۶)
✅پی نوشت ها:
[۱ ]من لا یحضره الفقیه ج ۴ ص ۳۷۶
[۲ ] بحارالأنوار، ج ۴۵، ص ۲
[۳
]خلاصه ای از کتاب یکصد و پنجاه درس زندگى ص: ۵۰ مولف آیت الله مکارم
[۴ ] تاریخ طبری، ج ۲، ص ۲۱۰ ـ السیره النبویه لابن هشام، ج ۳، ص ۶۱۳ ـ الثقات، ج ۱، ص ۲۳۴ ـ البدایه والنهایه، ج ۴، ص ۵۴ و ۵۵.
[۵ ] المستدرک على الصحیحین، ج ۳، ص۳۳۶
[۶ ] سنن ترمذی، ج ۱۲، ص ۱۹۵
————————–
#سرباز_۳۱۴